.
«ایمان پایدار»
« زمانی که حضرت موسی برای مناجات با حق تعالی و کسب احکام و تکالیف الهی ، و افاضات حقّ و دریافت معارف و اخلاق ، از میان قوم خود بیرون رفت ، قومش گوساله پرست شدند و از دین بیرون رفتند.
ایمان دو گونه است: ایمان مستقرّ و ایمان مُسْتَوْدَع (نا پایدار). ایمان اگر مستقرّ باشد ، سامری ها نمی توانند در آن رخنه کنند ...
سامری ها با کسانی کار دارند که ایمانشان مستودع باشد ؛ کسانی که ایمانشان بر مبنای احساسات است و یا ایمانشان از محیط و اجتماع و یا از حکومت هاست ...
عقل ، یک نورانیّت الهی است ... این نورانیّت در هر که پیدا شد ، اوّل خودش را می سازد. فقط به فکر این نیست که مردم بدی نکنند. می گوید: اوّل باید خودم بد نباشم ؛ ابتدا به فکر سازندگی خویش است. انبیاء ، اوّلین کاری که کردند ، خود را از رذائل نفسانی دور کردند و به فضائل الهی آراستند. کسی که ایمان به خدا پیدا کند می گوید: اصلاحات را باید از خود شروع کنیم ، نه این که مردم بدی نکنند و ما هر کاری می خواهیم بکنیم.»
«بر گرفته از درس های حضرت آیت الله حاج سیّد رضا بهاء الدینی (قدس سره)»
q